اشارهای مختصر به تحول باستانشناسی در ایران
از زمان تشکیل اداره کل باستان شناسی که خود تغییر نام یافته اداره عتیقات بوده است و امروز به عنوان «مرکز باستانشناسی ایران» یکی از سازمان های تابع وزارت فرهنگ و آموزش عالی است بیش از نیم قرن نمی گذرد.
قدمت تأسیس گروه آموزشی باستانشناسی در دانشگاه تهران حتی به نیم قرن هم نمی رسد. این دو نهاد فرهنگی، تحقیقاتی و پژوهشی به عنوان دو تشکیلات سازمان یافته ایرانی به آن اندازه جدید هستند که احتمالاً تدوین تاریخ چگونگی تغییرات و تحولات آن نیاز به زمان بیشتری دارد تا مدارک و اسناد رویدادهای درون سازمانی آنها را بتوان به راحتی در اختیار داشت. به همین جهت می توان عنوان اشاره مختصر بر تحول تشکیلات باستان شناسی در ایران را برای این بررسی انتخاب نمود و هدف از چنین بررسی را نظری بر فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی در زمینه مطالعات باستان شناسی و تشیلاتی آن در ایران و توسط ایرانیان دانست.
جدید بودن تشکیلات باستان شناسی در ایران با نهادهای مشابه در سایر نقاط جهان را با یک مقایسه ساده می توان روشن نمود. مثلاً «با مقایسه با موطه لوور (Luvro) در پاریس که در سال ۱۷۹۳ میلادی (برابر ۱۱۷۲هـ.ش) ۴ سال بعد از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه از طرف انقلابیون به ملت فرانسه اهدا شد و رسماً» موزه جمهوری فرانسه که گاهی نیز به نام موزه ملی فرانسه نامیده می شد افتتاح گردید، در ایران فکر تأسیس یک موزه ملی ۱۲۳ سال بعد از آن پدید آمد. اگر در کشور انگلستان در سال ۱۸۸۲ میلادی لایحه حفظ میراث فرهنگی توسط یک بانکدار عضو پارلمان به نام جان لوباک به مجلس ارائه و از تصویب مجلس انگلستان گذشت در ایران مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۶ هـ . ش (برابر ۱۹۲۷ میلادی) موفق شد امتیاز انحصار حفاری و کاوش های باستانی در تمام ایران را که رسماً در سال ۱۹۰۰ میلادی (۱۲۷۹ هـ . ش) به دولت فرانسه واگذار شده بود فقط به طور مشروط لغو نماید.
در ۱۷۵۰ میلادی جان وینکلمن آلمانی وقتی کتاب معروف خود به عنوان «تاریخ هنر قدیم» را نوشت در آن میزان و ملاکی برای تغییر سبک های مختلف هنری ارائه نمود. به عنوان پدر علم باستانشناسی نامیده شد و یا هنگامی که جنس جاکوب آسموسن وارسا درس سال ۱۸۸۴ میلادی کتاب معروف خود را تحت عنوان «ادوارد باستانی دانمارک» منتشر نمود و در آن درباره تقسیم ادوار مختلف باستانی به سه گروه سنگ و برنز و آهن که قبلاً توسط استادش کریستین جورگنسن تامسن پیشنهاد ارائه شده بود مفصلاً توضیحاتی داد و ضمن آن برای جلوگیری از انهدام میراث فرهنگی ترقی را ارائه نمود رسماً به عنوان اولین باستانشناس در تاریخ مطالعات باستانی شناخته شد و بعدها به مقام استادی بخش باستان شناسی در دانشگاه دانمارک در کپنهاک رسید و همچنین مدرسه مطالعات و تحقیقات باستانی در پاریس که قسمتی از تشکیلات موزه لوور بود وبه نام مدرسه لوور در سال ۱۸۸۲ میلادی رسماً به کار آموزش باستانی و تربیت باستان شناسان پرداخت.
اولین گروه دانشجویان باستانی دانشگاه تهران حدود سال ۵۰ – ۱۹۴۹ میلادی فارق التحصیل شناخته شدند. برای پیگیری چگونگی تکوین و تطور تکاملی تشکیلات باستان شناسی در ایران که گاهی با وقفه و سکته همراه بوده و زمانی نیز به طور طبیعی و جبری مسیر خود را طی می نموده است ابتدا به خلاصه ای از جدول زمان بندی تحولات سازمانی تشکیلات باستان شناسی نظر می افکنیم و سپس به شرح مختصری از نکات برجسته آن بسنده می نماییم.
توجه ایرانیان به میراث فرهنگی
قبل از ورود به بحث اصلی که چگونگی تکوین و تکامل تشکیلات باستانشناسی در ایران است، چگونه توجه ایرانیان را در ابتدای امر نسبت به میراث فرهنگی و آثار باستانی باید به اختصار مورد مطالعه قرار داد. بر اساس مدارک موجود چنین به نظر می رسد که در ابتدای توجه ایرانیان به آثار باستانی از حد یک تفنن زودگذر و موقت که اکثر اوقات با انهدام و ویرانی آنها نیز همراه بوده است تجاوز نمی شود. در این باره بهترین شاهد مدعای اعترافات محمد حسن خان اعتماد السلطنه است که ضمن خاطرات روز شنبه ۱۲ جمادی الاول سال ۱۳۰۳ هـ . ق که مطابق است با بهمن ماه ۱۲۶۴ هـ .ش چنین نوشته شده است:
« … بعد از نهار خانه آمدم. تا عصر مشغول خواندن مسکوکات کهنه شدم. تازه به این خیال افتادم. سکه کهنه جمع می کنم» (اعتماد السلطنه ۴۰۷)
« ضمن خاطرات روز دوشنبه ۲۴ جمادی الاول همان سال می نویسد «صبح خواستم لباس نپوشم تمام روز خانه باشم، مشغول خواندن سکه کهنه که حالا به این خیال افتادم سکه کهنه جمع می کنم شوم باز نشد. خانه ظل السلطان رفتم. خیلی صحبت شد. به خانه آمدم. کاغذ سختی به نایب السلطنه (نوشتم) استعفا از احتساب نمودم. بعد تا عصر با شیخ مهدی و عارفخان سکه های قدیم را که تازه خریده ام خواندیم … ( اعتماد السلطنه ۴۱۳) .
این تفنن خرید و فروش آثار باستانی بیشتر در میان طبقه اعیان و اشراف جامعه در اواخر عهد ناصری رواج بوده است . آثار فرهنگ ایران به مرور و طریق مختلف وارد مجموعه های خصوصی می شده است. یکی از این راه های ورود اشیا به مجموعه های خصوصی به صورت هدیه بوده است که بهترین شاهد آن نوشته دکتر فووریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار است که بین سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۰۹ هـ . ق در ایران به سر می برد. خاطرات خود را در این مدت می نوشته است. دکتر فووریه می نویسد:
«اعتماد السلطنه در یکی از امامزاده های آهنگران کاشی های زیبایی به دست آورد که اگرچه جلای کاشی های طلایی را نداشتند ولی باز بی اهمیت نبودند سه عدد از آنها رابرداشت و به من هدیه داد … (دکتر فووریه – ۳۸۸) و …
تأسیس نخستین موزه در ایران
شواهد ارائه شده فوق دال بر وجود آثار باستانی واشیاء عتیقه درمجموعه های تماماً و یا قسمتی از آنها دریک موزه عمومی حفاظت میشده اند هیچ گونه اطلاعی دردست نیست اما دراینکه بپذیریم که نوعی موزه اختصاصی درمجموعه بناهای سلطنتی قاجار در دوران سلطنت ناصر الدین شاه باید وجود داشته باشد شواهد و مدارک محدودی دردست است. قدیمی ترین سندی که دراین مورد دردست است عبارت اشاره آمیزی است به وجود نوعی موزه دربین بناهای کاخ سلطنتی ناصر الدین شاه درسفرنامه هوتوم شیندلر که نوشته است:
‹‹ شاهنشاه بچند فرنگی اذن دادند که آن تپه وتپه های دیگر را بکنند، حیف است که این همه چیزهای قدیم از این ولایت ببرند خوب بود اگــــر همـه چـــیز مـــثل آجــر ومهـر وغیره داخـل مـــوزه خــانه شـــاهـــنشاه گـــذاشــته می شـــد … ››
ودرجای دیگر نوشته است که:
‹‹ سه دانه مهر هم که درحال حاضر درموزه خانه شاهنشاه هستند پیدا شده اند، وخطی که روی آن مهرها هست خط مغول قدیم است.›› ( ا . هوتوم شیندلر-۲۰۷)
برای نخستین بار درجمادی الاول سال ۱۳۳۵ هـ .ق برابر با ۱۲۹۵ هـ ش . به همت شخصی بنام مرتضی قلی خان ممتاز الملک (۷) مجموعه ای از اشیاء مختلف ترتیب داده می شود ودرمحلی خاص نگهداری می شود که آن را ‹‹ موزه ملی ›› می خواند. برای موزه نظامنامه ای نوشته می شود وبرای اشیاء کاتالوگی تهیه می گردد. دراین باره سید محمدتقی مصطوفی چنین می نویسد:
‹‹ … دراین باره دربخشی از مقدمه نظامنامه وکاتالوک موزه ملی ایران که درسال ۱۲۹۵ هـ ش درتهران چاپ شده است … چنین می خوانیم:
‹‹ … دراین اوقات وزارت معارف با حسن توجهات خاصه ومجاهدات مبذوله حضرت آقای مرتضی خان ممتازالملک وزیر معارف واوقاف وصنایع مستظرفه بتاسیس یک چنین اساس تاریخی که در آتیه خدمات مهمه به ملت ایران خواهد نمود توفیق یافته محلی که مخصوص جمع آوری آثار تاریخی ایران است با سم موزه ملی افتتاح کرد … ›› .
تأسیس موزه ملی درایران را توسط مرتضی خان ممتاز الملک که رسماً وقانوناً قسمتی از تشکیلات وزارت معارف واوقاف وصنایع مستظرفه را تشکیل می داد باید آغاز ایجادسازمان وسیع وگسترده ای دانست که درتشکیلات سازمان یافته علمی واداری امروز کشور تحت عناوین مختلف درزمینه های تحقیقاتی وپژوهشی فرهنگی و باستانشناسی مشغول فعالیت هستند.
واگذاری امتیاز کاوش های باستانشناسی وتأثیر آن درتطور تکاملی تشکیلات باستانشناسی درایران در ۲۵ مهرماه ۱۳۰۶ هـ ش . مجلس شورای ملی وقت قرارداد امتیاز انحصار حفریات وکاوش های باستانشناسی درتمام ایارن را که توسط مظفرالدین شاه قاجار به دولت واتباع فرانسه داده شده بود بطور مشروط لغو نمود. قبل از امضاء رسمی این قرارداد در۱۳ ربیع الثانی سال ۱۳۱۸ هـ ق مطابق ۱۱ ماه اوت ۱۹۰۰ میلادی ناصر الدین شاه نظیر چنین امتیازی رابه دولت فرانسه داده بود.
ودرفصل هشتم قرارداد قید شده بود که دولت فرانسه بابت استفاده از این امتیاز باید ده هزارتومان به شاه پیشکش نماید. شاید امضاء همین قرارداد بود که سبب شد حاج زین العابدین مرغه ای (۹) که با اسم مستعار ابراهیم بیک سفرنامه ای درسه جلد نوشته است ودرخارج از ایران چاپ ومنتشر نموده با حسرت هرچه تمامتر از ناآگاهی زمانه بنالد وبه سوگ از دست رفتن میراث فرهنگی این مملکت بنشیند وچنین می نوسید که :
‹‹ احوالات قابل ظهور ننموده که سبب تصدیع شود، مگر اینکه چند روز قبل امتیاز کشف آثار عتیقه شوشتر وهمدان وغیره را بتوسط وزیر مختار فرانسه بکمپانیه فرانس دادند. اگر چه ملت ایران از این عوالم بیخبرند، ولی آنها که سوء نتیجه این جور چیزها می دانند دربحر عم والم غوطه ور گشته اند، که آن همه گنج های بی پایان موروثی واجدادی ما را که مادروطن درشکم خود از چنین عصر جهت ایرانیان محفوظ داشته، ومیلیون ها ارزش داشت بیک صلواه فرنگی از دست دادند، درعوض این گنج پانزده هزارتومان میرزا علی اصغرخان صدراعظم برای خود گرفت وامتیاز آن را داد. اگر چه وعده شده بدولت هم حصه قسمت بدهند، ولی مسلم است یک انگشت بدهــان ماموریکه از جـــانب دولــت نظارت خواهـــد کرد می مـــالند وکــار تمـــام می شود…..››
از لغو مشروط امتیاز حفاری درایران تا تشکیل اداره کل باستانشناسی بیست وهفت سال بعد از امضاء قرارداد مظفرالدین شاه در۲۵ مهرماه ۱۳۰۶ هـ ش مجلس شورای ملی وقت آن رابطور مشروط کان لم یکن تلقی نمود ومفاد آن را غیرقانونی اعلام نمود. درباره شرط لغو امتیازدرکتاب ‹‹ باستانشناسی ایران ›› چنین می خوانیم:
‹‹ دراین هنگام موافقت شد که هیئت فرانسوی تنها درشوش به کاوش وبررسی بپردازد ودولت ایران تقبل نمود که یک موزه ویک کتابخانه درتهران بناکند وریاست آن را تا مدت ۵ سال به یک نفر فرانسوی واگذار نمیاد وتعهد کرد که حداقل قرارداد این فرد فرانسوی تا سه نوبت هردفعه پنج سال تمدید یا فرد دیگرفرانسوی رابرای همین منظور استخدام کند، این بود که دولت ایران در۱۳۰۶ خورشیدی از آقای آندره گدار دعوت نمود که به ایران بیاید وآندره گدار درسال ۱۳۰۸ درایران رسماً شروع بکار کرد. ››
لغو مشروط امتیاز انحصاری حفاری وکوش باستانشناسی درایران که به دولت فرانسه داده شده بود دگرگونی ها وتحولاتی را درشکل گیری سازمانی که امروز بنام مرکز باستانشناسی ایران نامیده می شود درپی داشت. ولی قبل از پرداختن به چگونگی آن تحولات وتغییرات اشاره ای مختصر به جابجائی ‹‹ موزه ملی ›› خالی از فایده نیست. درسال ۱۲۹۷ هـ ش ( دوسال بعد از افتتاح موزه ملی توسط مرتضی خان ممتاز الملک) وزمانی که آقای ابراهیم حکیمی وزارت اوقاف وصنایع مستظرفه رابه عهده داشت جزو تشکیلات این وزارتخانه اداره ای بوجود آورد بنام اداره عتیقات وشاعر بلند وازه ایرانی مرحوم ایرج میرزا جلال الممالک را به ریاست آن اداره منصوب نمود.
دراین هنگام کارمندان اداره عتیقات عبارت بودند ازآقایان رضاقلی رفیع الملک، رضاقلی نوروزی، سلیمان سپهبدی، حیدر قلی شاملو( عون الوزاره) که صندوق دار اداره بود وبالاخره حاج اسد الله شالفروش ارزیاب موزه . محل موزه همچنان درمدرسه دارالفنون واقع شده بود. درسال ۱۳۰۴ کاخ اختصاصی ظل السلطان درتهران که به نام بانیش مسعودیه خوانده می شد از طرف رئیس الوزراء وقت خریداری وبه وزارت معارف اختصاص داده شد.
اداره عتیقات که دراین زمان به علت درآمد حاصله از ارزیابی اشیاء واجازه حفاری به متقاضیان حفریات تجارتی اهمیتی بی سابقه پیدا کرده بودنظر مقامات را به خود جلب نمود وبرای اینکه از درآمدهای حاصله استفاده های دیگری شود اداره عتیقات بصورت کوچکتری بانام شعبه عتیقات به کار خود ادامه داد وبعداً با شعبه انطباعات با نام وزارت معارف، دریک اداره کل ادغام گردید وبه محل جدید وزارت معارف درعمارت مسعودیه منتقل شد.
اشیاء موزه ملی نیز به اطاقی درهمان ساختمان منتقل شد وتا زمان اتمام ساختمان فعلی موزه ایران باستان درهمان اطاق باقی ماند. ولی دردسترس مشاهده واستفاده کسی ازخارج قرارنمی گرفت. پس از اینکه قرارشد آقای گداررسماً بعنوان مأمور دولت ایران کار خود را ازآغاز سال ۱۳۰۸ شروع کند اداره امور عتیقات به ایشان سپرده شد وآقایان سلیمان سپهبدی با سمت بازرسی عتیقات، وحیدرقلی شاملو(عون الوزاره) درسمت ریاست موزه باهمکاری آقای گدار به کار خود ادامه دادند.
مجلس شورای ملی دوره پنجم در۲۵ مهرماه ۱۳۰۶ هـ ش به دلایل وانگیزه های متفاوت وبطور مشروط چنانکه گذشت امتیاز انحصار حفاری درتمام ایران را که به یک دولت فرانسه داده شده بود لغو نمود. در۱۲ آبان ماه ۱۳۰۹ هـ ش قانون عتیقات ودو سال بعد در۲۸ آبان ماه آیین نامه اجرایی آن از تصویب هیئت دولت به شرح زیر گذشت:
‹‹ … از این رو با مساعی مرحوم محمد علی ذکاء الملک فروغی درتاریخ ۱۲ آبان ماه ۱۳۰۹ شمسی قانونی بنام عتیقات به تصویب مجلس شورای ملی رسید وآیین نامه اجرایی آن نیز در۲۸ آبان ماه ۱۳۱۱ از تصویب هیئت دولت گذشت واز آن تاریخ اداره نو بنیاد عتیقات دست بکار وظیفه فنی خود گشت…››
قانون عتیقات در۲۰ ماده تنظیم شده بود که ماده ۱۹ اشاره دارد به نظام نامه قانون که بعداً در۵۲ ماده شامل ماده اول، تعریف – از ماده دوم تا یازدهم، فصل اول( عتیقات غیر منقول) – از ماده دوازدهم تا هفدهم ، فصل دوم (عتیقات منقول) – از ماده هجدهم تا سی و هفتم، فصل سوم (حفاری) و از ماده سی و هشتم تا پنجاه و دوم، فصل چهارم (تجارت عتیقات).
بعداً در اجرای بند ۷ و تبصره های ۱ و ۲ ماده ۱۲۷ مکرر قانون مجازات عمومی مصوب تیرماه ۱۳۴۷ شمسی آئین نامه خرید و فروش اشیا عتیقه در سه فصل و شامل پنج ماده به ضوابط قبلی قانونی و اجرائی عتیقات اضافه گردید.
با تصویب قانون عتیقات توسط مجلس اداره عتیقات که چندی پیش به صورت شعبه عتیقات با شعبه انطباعات ادغام شده و به صورت اداره انطباعات درآمده بود، مجدداً بصورت یک سازمان مستقل بنام اداره عتیقات تابع وزارت معارف گردید.
پس از رسمیت یافتن اداره عتیقات بعنوان یک سازمان قانونی آقای گدار که از آغاز سال ۱۳۰۸ رسماً به خدمت دولت ایران استخدام شده بود در این اداره مشغول انجام وظیفه گردید. دامنه فعالیت آقای گدار بسیار گسترده بود و شامل تقریباً کلیه زمینه های در رابطه با باستانشناسی اعم از قسمت علمی و آموزشی می شده است. علاوه برنامه قبل که رونوشت آن برای گدار با عنوان رئیس کل عتیقات ارسال گردیده است. نامه ای دیگر با امضاء وزیر معارف وقت در دست است که به آقای سید محمد تقی مصطفوی که با عنوان عضو اداره عتیقات در آن اداره انجام وظیفه می نموده در ۲۹ اسفند ماه سال ۱۳۱۳ شمسی نوشته شده و در آن یادآوری شده است که در مسائل فنی باید از مسیو گدار کسب تعلیمات نماید ولی در امور اداری تابع رئیس معارف اصفهان باشد.
آقای گدار که در اثر لغو امتیاز نامه ۱۹۰۰ میلادی در سال ۱۳۰۸ شمسی رسماً به استخدام دولت ایران درآمده بود در سال ۱۳۱۲ شمسی به یکی از تعهدات خود عمل و ساختمان موزه ای نو بنیاد را که نقشه آن را نیز خود طرح کرده بود در محل فعلی موزه ایران باستان آغاز نمود بنای ساختمان به معماری حاج عباسعلی معمارباشی به اتمام رسید و در سال ۱۳۱۵ اشیا موزه ملی از عمارت مسعودیه به این ساختمان انتقال داده شد. در سال ۱۳۱۶ شمسی این موزه رسماً با نام موزه ایران باستان افتتاح گردید و قسمت اداری اداره عتیقات نیز به این ساختمان انتقال یافت.
درزمان وزارت آقای دکتر علی اصغر حکمت سرلشکر علی ریاضی به مدت ۴۰ روز از ۹ آذرماه سال ۱۳۱۸ تا ۲۰ دیماه همان سال در وزارت اسماعیل مرآت به ریاست اداره کل باستان شناسی منسوب گردید.
به تحقیق از آغاز ریاست مرحوم سید محمد تقی مستوفی بر اداره کل باستان شناسی اطلاعی در دست نداریم. سندی را آقای رشیدی کیخسروی در کتاب خود منتشر نموده است که تاریخ آن ۸ اسفند ماه ۱۳۲۸ است. در این سند که صورت مجلس تقسیم اشیا مکشوفه در زیویه کردستان است آقای گدار به عنوان مدیر کل باستانشناسی و محمد تقی مستوفی به عنوان رئیس اداره کل باستانشناسی و آقای سلیمان سپهبدی بعنوان مدیر موزه آنرا امضا نموده اند. پس از درگذشت مرحوم حیدر قلی شاملو آقای سلیمان سپهبدی از ۱۹ خردادماه ۱۳۱۴ تا ۲۸ مردادماه سال ۱۳۲۹ که بازنشسته گردید در مقام مدیر موزه ایران باستان انجام وظیفه می نموده است.
در سال ۱۳۳۲ مأموریت آقای آندره گدار در ایران خاتمه یافت و تا آبانماه ۱۳۳۷ که مرحوم سید محمد تقی مستوفی بازنشسته گردید ریاست اداره کل باستانشناسی ایران با مرحوم مستوفی بود. از زمان تأسیس اداره کل عتیقات که بعداً تغییر نام داد و به نام اداره کل باستانشناسی خوانده شد تا خردادماه ۱۳۴۳ این سازمان در زمینه های مختلف بررسی و کاوش و مرمت و تعیین حدود آثار باستانی و ثبت آنها فعالیت داشت.
در خردادماه ۱۳۴۳ وزارت فرهنگ و هنر به لیست وزارتخانه ها اضافه گردید و آقای مهرداد پهلبد در این وزارت منصوب شد. به علت انتساب سببی با سلسله پهلوی از آغاز ایجاد این وزارت خانه تا قبل از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ آقای پهلبد در تمام دولتها به عنوان وزیر فرهنگ و هنر عضویت داشت. هرچند وزیر این وزارت خانه همیشه ثابت بود، در عوض تغییرات داخلی این وزارت خانه متواتع بود. ابتدا عبارت «فرهنگ عامه» به نام «اداره کل باستانشناسی » افزوده شد و به همین مناسبت جزوه آئین نامه خرید و فروش اشیاء عتیقه را وزارت فرهنگ و هنر اداره کل باستانشناسی و فرهنگ عامه منتشر نمود.
در ابتدای تشکیل وزارت فرهنگ و هنر اداره مرکز باستانی ایران به آقای عبدالعلی پورمند که سابقاً عضو سازمان فرهنگ عامه که در محل اداره آن در یکی از ساختمان های کاخ گلستان واقع شده بود و ریاست آن را مهرداد پهلبد به عهده داشت انجام وظیفه می نمود، واگذار گردید. در تغییر بعدی که در این وزارت خانه به عمل آمد معاونت قسمت فرهنگی وزارت خانه به آقای پورمند داده شد که ۵ اداره کل را شامل می شد. اداره کل ۵ گانه عبارت بودند از فرهنگ عامه، آثار تاریخی، موزه ها، موزه ایران و باستان و مرکز باستانشناسی ایران. کلیه امور مربوط به کاوش ها و بررسی های باستان شناسی به مرکز باستان شناسی ایران واگذار گردید. دو سازمان «انجمن آثار ملی» و «سازمان حفاظت آثار باستانی» با وجودی که جزو تشکیلات وزارت فرهنگ و هنر بودند ولی مستقل از ادارات کل ۵گانه نام برده درفوق عمل می نمودند .
تا قبل از انتصاب آقای دکتر فیروز باقرزاده در حدود سال ۱۳۵۱ به ریاست مرکز باستانشناسی ایران ابتدا آقای برومند و سپس برای مدت یکسال آقای دکتر حسین طیب نعیمی ریاست و اداره مرکز را به عهده داشتند.
فعالیتهای پژوهشی و تحقیقات باستانشناسی
درفاصله بین سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ ونیمه اول سال ۱۳۵۷ فعالیت های پژوهشی وتحقیقاتی درزمینه های مختلف علمی دراین مرکز به اندازه ای چشمگیر بود که این دوره کوتاه را باید فعالترین دوره مطالعات وتحقیقات باستانشناسی علمی درایران از زمان تشکیل موزه ملی درسال ۱۳۲۹۵ تا کنون دانست. فعالیت های عمده پژوهشی واداره مرکز را دراین دوره می توان به شرح زیر برشمرد.
۱- از نقطه نظر تعداد هیئت های پژوهشی باشتانشناسی با ملیت های مختلف براساس آمار منتشر شده در ۱۳۵۳ از ۴۵ هیئت باشتانشناسی که به فعالیتهای تحقیق علمی درزمینه های مختلف باستان شناسی درایران می پرداختند ۲۸ هیئت مشغول حفاری وکاوش علمی وبقیه به بررسی وشناسایی آثار سطحی اشتغال داشتند( گزارش های سومین مجمع سالانه) . همچنین براساس آثار ارائه شده درسال ۱۳۶۳ از ۲۳ هیئت علمی باستانشناسی که در ایران مشغول پژوهش بودند ۱۱ هیئت مشغول کاوش و ۱۲ هیئت به بررسی می پرداختند. درهمین آمار آمده است که درهمین سال، یعنی ۱۳۵۷ از مرکز باستانشناسی دانشگاه تهران ۹ هیئت به کاوش ویک هیئت به بررسی مشغول بودند. (گزارش فعالیتهای پژوهش ، حفظ واحیاء میراث فرهنگی)
۲- از نقطه نظر برگذاری سمینارها وکنفرانس های مهم وبدون وقفه ای این دوره را باید اوج شکوفایی تبادل نظرهای تحقیقاتی پژوهش های علمی بین صاحبنظران ایرانی وغیر ایرانی منصوب نمود. نتیجه این سمینارها مجلدات گزارش های مجمع سالانه کاوش ها وپژوهش های باستانشناسی درایران است که درسومین گزارش ۱۴ مقاله فارسی و۲۹ مقاله به زبان های دیگر درآن چاپ ومنتشر گردیده است. گزارشی آخرین مجمع سالانه که درپاییز ۱۳۵۶ برگزارگردید هنوز منتشر نشده است.
۳- انتشار ۱۲ شماره مجله وزین ‹‹ باستانشناسی وهنر›› که از مجلات بسیار معتبر باستانشناسی محسوب می شد ومورد استفاده پژوهشگران ومحققین که درزمینه های مختلف فرهنگ وهنر ایران قرارمی گرفت. اطلاعات موثقی دردست است که شماره ۱۳ این مجله که قراربود بعد از فروردین ۱۳۵۷ توزیع شود وبعد از مرحله صحافی کار انتشار آن تاکنون به تعویق افتاده است.
۴- جهت هرچه بیشتر غنی کردن پشتوانه وبنیه علمی مرکز باستانشناسی ایران مسئولین امر وسیله استفاده از امکانات تحصیلی وتحقیقاتی را دردانشگاه های معتبر ایران وخارج از ایران برای کارشناسان جوان شاغل درمرکز فراهم نمودند که درحال حاضر بسیاری از کارشناسان متخصص ومتعهد مرکز باستان شناسی ایران را همین افراد که پس از اتمام تحصیل به ایران مراجعت نمودند تشکیل می دهند.
۵- انتقال عده ای ازکارشناسان قدیمی اداره کل باستان شناسی از مرکز باستانشناسی ایران به سایر بخش های حوزه معاونت فرهنگی وزرات فرهنگ وهنر که این انتقال موجب گردید تا آن بخش ها نیز بتوانند از وجود کارشناسان با سابقه استفاده نمایند.
دراین دوره نه فقط نامه هایی با متنی که درتصویر شماره ۴ آمده است نوشته نمی شد، بلکه هیئت های مشترک علمی ایرانی وخارجی تشکیل می گردید تا به بررسی وکاوش آثار باستانی بپردازند. درجلسات سمینارها وکنفرانس های بین المللی باستان شناسان ایرانی با همتایان غیر ایرانی خود درحالی که وجه مشترکشان تخصص های علمی بود به دوره یک میز مذاکره وبحث وتبادل نظر می نشستند. چنانچه کنگره ای جهانی دررابطه با آثار فرهنگی وباستانی ایران درکشورهای دیگر همراه با نمایشگاه آثار تشکیل می شد هسته مرکزی هیئت را با باستانشناسان مرکز باستانشناسی ایران وگروه باستانشناسی دانشگاه تهران تشکیل می داد ونه مانند سابق که به یک نمونه از آن به شرح زیر اشاره خواهد شد.
‹‹ کنگره ونمایشگاه صنایع لنینگراد. دولت ایران درنمایشگاه صنایع لنینگراد شرکت نموده وآثار تاریخی وهنری ایران درنمایشگاه مذبور به معرض نمایش گذارده شد. هیئتی به ریاست آقای حکمت وزیر معارف ومرکب از آقایان دکتر سیاسی ودکتر صدیق، معاضد، مهندس ظاهرزاد بهزاد، دکتر صورتگر، برای شرکت درنمایشگاه شوروی اعزام گردید. آقای مسعودی مدیر اطلاعات نیز درمعیت هیئت نمایندگی به لنینگراد عزیمت نمود… ››
دراین اواخر اعضاء وکارشناسان مرکز باستانشناسی ایران دیگر بعنوان نماینده جهت تنظیم صورت جلسات اشیاء به دست آمده برای تقسیم بین دولت ایران وهیئت حفاریان بابررسی همراه هیئت ها اعزام نمی شدند. با تحولاتی که به .جود امده بود اصلاً دیگر اشیا به دست آمده تقسیم نمی گردید و بلکه تماماً متعلق به دولت می شد و کارشناسان غیر ایرانی برای مطالعه آثار به دست آمده مجبور بودند با استفاده از امکاناتی که در مرکز باستان شناسی ایران به وجود امده بود به تحقیق و مطالعه بپردازند.
باین ترتیب حدود ۷۵ سال به طول انجامید تا داغ ننگنی فصل هشتم امتیاز انحصار حفاری در ایران که در سال ۱۹۰۰ میلادی بین دولت ایران و یک دولت خارجی به صورت یک قرارداد رسمی درآمده بود زدوده شود و هویت باستان شناسی ایران در خور شئونات ایرانیان گردد.
دکتر صادق ملک شهمیرزادی