جشن آذرگان – نهم آذر ماه
در نهمین روز از آذرماه یا آذر روز در گاهشمار زرتشتی که نام روز و ماه یکی میشود یعنی روز آذر در ماه آذر، جشن «آذرگان» برگزار می شود که در گاهشمار خورشیدی برابر با سوم آذر ماه خورشیدی است.
در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعه احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشتهاند. دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در اینباره دارد و نشان میدهد که چگونه همهی ملل جهان از هر نژاد آتش را میستایند و از متمدنترین کشورها در اروپا تا وحشیترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
جایگاه آذر در فرهنگ ایران
آذر در اوستا « آتَر/ آتَرش» و در پهلوی « آتُر / آتَخش » و در فارسی امروز « آذر / آتش »است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آورده اند. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای طبیعی ستودنی است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری می سازد و با نور خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی می بخشد پس « سوی پرستش » اهورا مزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری می کنند. جشن آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی برگزار می شود.
ایزد آذر در متنهای کهن
در بسیاری از متون کهن از آذر اهورایی یاد شده و جایگاه او ستوده شده است. برای نمونه در « یسنا، هات ۶۲ » از آذر اهورایی با صفاتی چون « برازنده ستایش و نیایش » ، « گشایش بخش » و « پناه بخش » یاد شده است و از او شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی خواستار شده اند. همچنین در « آتش نیایش » در ستایش آذر اهورایی آمده است: « درود بر تو ای آتش! ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا … به تو ای آتش! ای پرتو اهورامزدا ! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد ! افروخته باش در این خانه ! پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در این خانه ! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه! به من ارزانی ده ای آتش! ای پرتو اهورامزدا ! آسایش آسان! پناه آسان ! آسایش فراوان! فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند… »
آیینهای جشن آذرگان
ابوریحان بیرونی در « آثارالباقیه » دربارهٔ جشن آذرگان نوشته است: « روز نهم آذر، عیدی است که به مناسبت توافق دو نام ” آذرجشن” می گویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و به نام فرشته ای که به همه آتشها موکل است نامیده شده. زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند ».
نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته می دانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن می گرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوش بو می نهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمی گذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده می دانستند. یکی از نیایش هایی که در آذر روز هرماه و از جمله در آذر روز از آذرماه خوانده میشود « آتش نیایش » نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش « خرده اوستا » است.
گل ویژه جشن آذرگان
در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «دربارهٔ چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها «آذریون» گل ویژه آذر معرفی شده و آمده است:
«… این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:… آذریون آذر را …»
در متون فارسی گل آذریون را با نامهای دیگری همچون «آذرگون»، «گل آتشی» یا «گل آتشین» نیز نامیدهاند چنانکه امیر معزی، صائب و واعظ قزوینی در اشعار خود آن را گلی با رنگ سرخ آتشین تصویر کردهاند و گفتهاند که گرچه سرخ است اما گل سرخ نیست و خوشبو هم نیست. اما در برخی دیگر از منابع آن را گلی زرد دانستهاند. پس چنانکه پیداست در زمانهای گوناگون نام «آذرگون» را بر گلهای مشابه نهادهاند. در همین مورد در لغتنامه دهخدا زیر واژههای آذریون و آذرگون آمده است:
«گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشههای سیاه دارد و خوشبوی نیست و ایرانیان دیدار آن را نیک دارند و در خانه بپراکنند. چنانکه در آذرگون گفته شد آذریون معرب آذرگون است و اقوال فرهنگ نویسان مانند شعرا در معنی آن نهایت مختلف و مضطرب است، و آن را خیری و نوعی بابونه و سطردیقون و اقحوان و زبیده و کخله و گاوچشم و همیشه بهار و نوعی از شقایق و گل آفتابپرست و امثال آن گفتهاند. صاحب تحفه گوید: نباتی است میان شجر و گیاه بقدر ذرعی برگش بی زواید و نرم بقدر برگ جرجیر و با اندک زغبیت و گلهای او بزرگ و پهن و مدور و زرد و رخشنده و در وسط او برگهای ریزهٔ سیاه مایل به سرخی و بهغایت خوشمنظر و همیشه رو به آفتاب دارد و به حرکت او دور میکند… و تشویش اقوال مؤلف اختیارات بر ارباب بصر پوشیده نخواهد بود – انتهی؛ و از این تعریف روشن میشود که آذریون همان گل است که اکنون آفتاب گردان نامند: و آذریون از حسد رخسار آتش رنگ او رخ بزرآب فروشست و به سان غمگینان از اوراق گلناری چهره زعفرانی بنمود. (تاج المآثر …)از امثله فوق و نیز از مندرجات فرهنگها و لغتهای طبی چنین مستفاد میشود که آذرگون را قدما به درستی نمیشناختهاند یا این کلمه در امکنه و ازمنه مختلف معانی مختلف میداده است. از معانیی که برای این کلمه آوردهاند همیشه بهار، خجسته، قسمی از شقایق که اطرافش خیلی سرخ و وسطش نقطه سیاه دارد، لاله، شقر، لالهٔ دختری، آردم، گل آفتابپرست، گاوچشم، خیری، کحله و زبیده است و گفتهاند نوعی از گل است که بعضی به سرخی زند و برخی به زردی …».
و اما لامعی گرگانی (از شاعران دوران ملکشاه سلجوقی) نیز در ابیاتی آذرگون را با گلبرگهایی زرد با میانه سیاه تصویر کرده است:
دو چشم خویش برافکن به چشم آذرگون / در این زمان و بر آماق او گمار آماق
به چشم بر مژهٔ زرد اگر نکو نبود / نکو بود سیه اندر میان چشم احداق
به این ترتیب اگرچه در برخی از فرهنگهای گیاهشناسی گاه «آذرگون» را به عنوانی صفتی برای گلهایی همچون شقایق، لاله، سیکلامن و همیشه بهار که به سرخی میگرایند، نیز به کار بردهاند اما از آنچه در متون کهن فارسی دربارهٔ گل آذرگون یا آذریون برجای مانده چنین میتوان نتیجه گرفت که این گلی است گرد و بزرگ با گلبرگهای زرد که گاهی نیز به سرخی میزند و با توجه به شواهد موجود به نظر آذرگون یا آذریون مورد اشاره در متون کهن ایرانی گونه ای از آفتابگردان یا همان «Sunflower» با نام علمی (Helianthus annuus) است که در اندازههای گوناگون و با رنگهای زرد یا سرخ یا ترکیبی از زرد و سرخ در طبیعت وجود دارد.
آیینهای جشن آذرگان در ایران امروز
جشن آذرگان این روزها در شهرهای کرمان، یزد، شیراز، تهران و… از طرف زرتشتیان و با شرکت این گروه از اقلیتهای مذهبی در مراکز دینی خودشان برگزار میشود. خواندن بخشهایی از اوستا توسط موبد، بخش همیشگی این آیین به شمار میرود.
جشنهای باستانی و اصیل ایرانی
جهت مشاهده آخرین مطالب به تلگرام کافه صور بپیوندید.