جشن مهرگان – آیین زرتشتیان یزد

مهر در اوستا به‌صورت میثره miθra یا میترا آمده است. مهر از پایه‌های مینوی بیشتر ادیان و اندیشه‌های عرفانی جهان شده است. واژه مهر در دین زرتشت، تنها به معنی مهر و محبت است، بلکه به معنی راستی و درستی، وفاداری، پیمان‌داری و فروتنی نیز می‌باشد. در گاه‌شماری و فرهنگ ایران باستان، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت برجسته‌ای است. دلیل آن، این بود که در گاه‌شماری کهن ایران، سال، تنها شامل دو فصل بزرگ می‌شد. جشن‌های نوروز و مهرگان آغاز فصل‌های دوگانه سال را نوید می‌دادند.

به بیان دیگر، نوروز آغاز فصل نخست و مهرگان آغاز فصل دوم به‌حساب می‌آمد. فصل اول، تابستان بود که از جشن نوروز شروع می‌شد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان که از جشن مهرگان آغاز می‌شد و پنج ماه طول می‌کشید. جشن مهرگان که از روز مهر در ماه مهر آغاز می‌گردید و تا پنج روز پس از آن ادامه می‌یافت، زمینه برپایی جشن‌های بزرگ و شادی بسیار در سرزمین بزرگ ایران بود.

در بین جشن‌های ماهیانه، دو جشن تیرگان و مهرگان مناسبتی حماسی و ملی نیز دارند و هر دو یادآور رهایی و نجات مردم ایران در روزگاران گذشته بوده است.

در جشن تیرگان، مرزهای ایران به‌دنبال یورش تورانیان و شکست از آنان کم و کاسته شده بود تا اینکه پرتاب تیری که از جان آرش نیرو می‌گرفت، مرزها به فراخی و گستردگی پیش رسید و در مهرگان پایه‌های حکومت ضحاک ماردوش با فریاد دادخواهی کاوه آهنگر به لرزه درآمد و با برافراشته شدن درفش کاویانی و خیزش مردم ایران به رهبری فریدون هزار سال بیداد و ستم ضحاک تازی به پایان رسید.

جشن-مهرگان
ابوریحان بیرونی در التفهیم گزارش می‌دهد:

«مهرگان شانزدهمین روز از ماه مهر و نامش مهر، اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسپ جادو، آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بود.»

فَر و شکوه جشن مهرگان را می‌توان با جشن نوروز برابر دانست، آنچنان که در آثار الباقیه بیرونی از گفته سلمان فارسی چنین آمده است:

«ما در عهد زرتشتی بودن گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر.»

بی‌گمان گستردگی و گوناگونی گزارش‌هایی که درباره مهرگان و چگونگی برگزاری آن در ادبیات فارسی آمده است، به هیچ روی با بیان نوروز قابل سنجش نیست و گویا شاعران و نویسندگان هم‌پیمان شده تا از پیدایش مهرگان گزارش‌های یکسانی داشته باشند.

اسدی توسی نیز در گرشاسب‌نامه، همانند بیهقی و بیرونی، پیدایش مهرگان را پیروزی بر بیداد ضحاک آورده است:

فریدون فرخ به گرز نبرد                   ز ضحاک تازی برآورد گرد

چو در برج شاهین شد از خوشه مهر              نشست او به شاهی سر ماه مهر

فردوسی نیز در این‌باره چنین می‌فرماید:

فریدون چو شد بر جهان کامگار              ندانست جز خویشتن شهریار

به روز خجسته سر مهر ماه                     به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

کنون یادگارست از او ماه مهر              به کوش و به رنج ایچ منمای چهر

این‌گونه یکسان‌نویسی در مورد پیدایش جشن نوروز وجود ندارد، به همین روی این پرسش به‌وجود می‌آید که آیا گزارش‌های گوناگونی که در مورد نوروز بیان شده است و نشان از اهمیت برگزاری این جشن در بین همه اقوام و گروه‌های ایرانی و فراتر از مرزهای کنونی ایران می‌باشد دلیل بر برتری جشن نوروز بر مهرگان است! چرا پس از چندین هزار سال جشن نوروز همچنان استوار و پابرجا مانده ولی مهرگان جشن ملی و همگانی به‌حساب نمی‌آید.

آنچه روشن است و بایستی به آن پرداخته شود، این است که نام نوروز بیشتر از هر جشن دیگری با مهرگان همراه بوده و این گواه بر آن است که این دو جشن اگرچه در یک جایگاه و هم‌پایه نبوده‌اند، ولی از بزرگ‌ترین جشن‌های ایران‌زمین بوده‌اند زیرا در این دو جشن بوده که ایرانیان سراسر جهان از کار و کوشش دست کشیده تا به شادمانی و آرامش یا هم‌اندیشی برسند.

اکنون نیز زرتشتیان به باور سنتی خود در روز مهر از ماه مهر جشنی برپا می‌دارند. سفره مهرگان در خانه‌ها گسترده می‌شود که در آن آب، آویشن، انار، گل، آینه و گلابدان با نمادهایی از فروغ و روشنایی مهر می‌گذارند. لُرک ویژه مهرگان بیشتر نخودچی کشمش است که با خوراکی‌های سنتی بر سفره گذاشته می‌شود. در برخی از سفره‌ها ترازوی کوچکی نیز به نماد برابری شب و روز در کنار سفره قرار دارد.

جشن-مهرگان
زرتشتیان در جشن مهرگان به آتشکده‌ها و نیایشگاه‌ها می‌روند و با آشِ رشته و خوراکی‌های سنتی از یکدیگر پذیرایی می‌کنند. آنان با انجام نیایش و اجرای برنامه‌های فرهنگی مانند سخنرانی‌های ملی و آیینی، سرود، شعر و دکلمه، جشن مهرگان را با شادی برپا می‌دارند.

در برخی از روستاهای یزد، جشن مهرگان در گاه‌شماری غیرفصلی برگزار می‌شود و جشن مهر ایزد نام گرفته است.

بعضی از خانواده‌ها خوراکی‌های سنتی، گوشت بریان‌شده گوسفند و لووگ (نان کوچک تنوری) تهیه می‌کنند و با پذیرایی از همه، داد و دهش انجام می‌دهند. در برخی از روستاهای دیگر یزد از جمله روستای چَم، مبارکه و ذین‌آباد از شهرستان تفت، جشن مهرگان (مهر ایزد) با سازوگِشت نیز همراه است. به این ترتیب که در روز پنجم پس از مهرگان که روز پایانی جشن است، گروهی از اهل روستا که بیشتر آنان را جوانان تشکیل می‌دهند، در محل آدریان و یا سرچشمه قنات روستای خود گردهم می‌آیند، یکی از هنرمندان روستا به‌وسیله سُرنا و هنرمند دیگری با کمک اَربونه (نوعی دف کوچک) گروه را همراهی می‌کند.

آنها برای رفتن به خانه‌های روستا با هم به حرکت درمی‌آیند و از نخستین خانه یک روستا آغاز می‌کنند. باشندگان پس از چند لحظه شادی‌کردن بر درگاه خانه و کوبه در زدن، به خانه‌ها وارد می‌شوند. کدبانوی هر خانه نخست آینه و گلاب می‌آورد، اندکی گلاب را در دست افراد می‌ریزد و آینه را در برابر چهره آنها نگه می‌دارد، سپس آجیلی را که قبلاً فراهم کرده است به همه پیشکش می‌کند. این آجیل مخلوطی از تخمه کدو، آفتابگردان، نخودچی کشمش و یا یکی از آنها است. میزبانان افزون بر این نیز گاهی با شربت و یا چای پذیرایی خود را انجام می‌دهند. آنگاه دهموبد یا یکی از افراد گروه سازوگِشت که صدای رسایی دارد، اسامی درگذشتگانی را که پیش از این و در نسل‌های قبلی، در هر خانه روستایی سکونت داشته ولی اکنون درگذشته‌اند را بازگو می‌کند و همه برای آنها آمرزش و شادی روان آرزو می‌کنند.

در اغلبِ خانه‌ها، نخست بر روان شخصی درود فرستاده می‌شود که قنات آب در آن روستا و شهر دایر کرده است، زیرا آب روستا و سرچشمه آن را سرآغاز پیدایش زیستن و زندگی در آنجا می‌دانند. سپس از بازماندگان این خانواده که هم‌اکنون در خانه نیاکان خویش به‌سر می‌برند و چراغ آن را پیوسته روشن نگاه می‌دارند، نام برده می‌شود، برای آنان نیز دیرزیوی، درست‌زیوی و شادزیوی آرزو می‌شود. بقیه افراد گروه سازوگِشت نیز در پایان هر قسمت و پس از سخنان یکی از آنان، با تکرار واژه «ایدون باد» و «شاباش» موارد بیان‌شده را یادآوری و گواهی می‌کنند.

پس از آن دهموبد روستا، بشقابی از لُرک یا آجیل را از این خانه دریافت می‌کند و آن را در دستمال بزرگی (چادر شب) که به کمر بسته است، ریخته و با آجیل‌های پیشین مخلوط می‌کنند. آنگاه از این خانه با ساز و شادی بیرون می‌آیند و به خانه‌های بعدی می‌روند، تا آیین سازوگِشت را در همه خانه‌ها انجام دهند. چنانچه درِ خانه‌ای از روستا بسته بوده و کسی در آن ساکن نباشد، افراد برای چند لحظه در بیرون این خانه نیز می‌ایستند و با بیان اسامی درگذشتگان این خانه، بر روان و فروهر درگذشتگان قبلی آنها نیز درود می‌فرستند.

جشن-مهرگان
در پایان سازوگشت در روستا، معمولاً مقدار زیادی لُرک و آجیل از خانه‌ها فراهم شده است. بسیاری از خانواده‌ها همراه با لُرک و آجیل مقداری پول نقد را نیز به دهموبد می‌پردازند تا در هزینه‌های تعمیر احتمالی و نگهداری آدریان محل و گاهنبارخوانی سهمی داشته باشند. در برخی از خانه‌ها مقداری میوه نیز به گروه سازوگشت می‌دهند تا آنها را به آدریان ببرند و در گاهنبارخوانی به‌کار برند.

گروه سازوگشت آنچه را از خانه‌ها فراهم کرده است با خود به آدریان می‌آورد. در تالار آدریان، موبد نیز شرکت می‌کند و بخشی از سرودهای اوستا به نام آفرینگان گاهنبار را به یاد هماروانان می‌سرایند.

خانواده‌هایی که گوشت بریان گوسفند را نیز در تنور خانه‌هایشان تهیه کرده‌اند، مقداری از آن را به آدریان پیشکش می‌کنند.

در تنور آدریان این روستاها نیز از روز قبل از پایان جشن مهر ایزد، نسبت به شمار جمعیت روستا، نان تنوری کوچک و مخصوص به‌نام لوُوگ نیز آماده می‌شود. سبزی خوردن نیز پاک و آماده می‌شود. گوشت‌های بریان‌شده خانواده‌ها را در قطعه‌های کوچک بریده و با مقداری سبزی‌خوردن در میان دو عدد نان لووگ می‌گذارند. به هنگام اجرای آیین گاهنبار، دهموبد میوه‌ها را با کارد به قسمت‌های کوچکی تقسیم می‌کند که آن را میوه وردرین می‌گویند. پس از پایان مراسم، با میوه وردرین از باشندگان پذیرایی می‌شود و به هر نفر نیز مقداری لُرک و دو عدد نان لووگ همراه با گوشت و سبزی هدیه می‌دهند.

جشن-مهرگاندر جشن مهرگان یکی از نیایش‌هایی که سروده می‌شود مهر نیایش از خرده اوستا است. برگردان بخشی از این سرود که کوتاه شده مهر یشت از سروده‌های کهن و یادگار آیین مهر می‌باشد، چنین است:

می‌ستاییم مهر پیوندگار جان و جهان را
که راست ‌گفتار و پُرآوازه است
بسیار شنوا و بسیار بیناست
خوش‌پیکر و بلند بالا و دوربین
نیرومند و بی‌خواب و همیشه بیدار است
می‌ستاییم مهر پیرامون کشور، مهر درون کشور، مهر بیرون کشور
مهر بالای کشور، مهر پایین کشور، مهر پیشاپیش کشور
و مهر پسین کشور، و مهر هستی‌بخش بلند پایه جاودان پاک را
با برسم از درخت چیده، می‌ستاییم ستارگان را،
ماه و خورشید و مهر همه کشورها و کشورمدار را
برای فروغ و شکوهی که مهر، پیوندگار جان و جهان دارد
و برای رامش و به نشینی که به ایرانشهر می‌بخشد،
می‌ستاییم مهر را، مهر پیوندگار جان و جهان را
بشود که مهر برای یاری ما آید
بشود که مهر برایبه‌کامی ما آید
بشود که مهر برای شادمانی ما آید
بشود که مهر برای آمرزش ما آید
بشود که مهر برای تندرستی ما آید
بشود که مهر برای نیرومندی ما آید
بشود که مهر برای آسودگی ما آید
بشود که مهر برای پاکی ما آید

در باور سنتی، جوانی که از سال پیش نامزدی برای خویش برگزیده باشد، در جشن‌های نوروز و مهرگان با تهیه پیشکشی که بیشتر شامل جعبه نقل و شیرینی که زرورق سبز روی آن را پوشانده همراه با پارچه برای پیراهن و هدایایی از جنس زرین و سیمین به خانواده همسر خود رفته و برای او جشنی می‌برد. خانواده اروس نیز پس از پذیرایی از داماد، خود به او نیز هدایایی مانند آورده‌هایش پیشکش می‌کنند.

روزگاری اینجا سرزمین مهر بود ولی افسوس….

4.5/5 - (31 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *