علت شکست سنگین ایران در عملیات والفجر مقدماتی

در حالی که عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان می داد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمین های تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق ( که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می شد) را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آن جایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ (حدفاصل فکه تا چزابه) برای انجام عملیات والفجر مقدماتی انتخاب گردید.

عملیات والفجر مقدماتی

در عملیات والفجر مقدماتی رزمندگان توانستند با شکستن خطوط پی درپی ارتش عراق، به عمق مواضع آن نفوذ، امّا براثر مقاومت شدید دشمن، در محور عملیاتی ناهماهنگی به وجود آمد ونیرو‌های خودی به مواضع قبلی بازگشتند. این عملیات نشان داد که دروضیعت جدید جنگ ایران و عراق، مقدورات، ابتکارات و عوامل جدیدی باید وارد عرصه شود تا بتوان موانع مستحکم دشمن را پشت سر گذاشت.

همچنین پس از این عملیات تشکیلات جدید سپاه ارزیابی و بهینه شد هم زمانی عملیات والفجر مقدماتی با ایام دهه فجر سبب شد که نام “والفجر”برای آن درنظر گرفته شود. پیش بینی می‌شد که این عملیات وضعیت تعیین کننده‌ای درسرنوشت جنگ ایران و عراق داشته باشد. لیکن چنین نشد وبه همین دلیل، پسوند “مقدماتی” به کلمه “والفجر” افزوده شد و “والفجر مقدماتی” نام گرفت.

عملیات والفجر مقدماتی نشان داد که دروضیعت جدید جنگ، مقدورات، ابتکارات و عوامل جدیدی باید وارد عرصه شود تا بتوان موانع مستحکم دشمن را پشت سر گذاشت.

عملیات والفجر مقدماتی

شرح عملیات والفجر مقدماتی

رزمندگان اسلام که نیمه‌شب گذشته (۱۷ بهمن ۱۳۶۱) موفق به عبور از اولین کانال خطوط عراقی شده بودند، در غرب این کانال با رده‌های گوناگون موانع شامل میدان‌های مختلف مین و انواع سیم‌خاردار مواجه شدند و شروع به پاک‌سازی کردند. مواجه شدن با این موانع موجب کاهش سرعت پیشروی نیرو‌ها شد.

دشمن که به نظر می‌رسید تا آن زمان متوجه مسیر اصلی هجوم نشده، بیش‌ترین حساسیت را در منطقه‌ی زبیدات به خرج داده و بر اساس اطلاعات رسیده، به نیرو‌ها و توپ‌خانه‌های آن منطقه آماده‌باش داده بود، اما پس از حدود ۳ ساعت از آغاز عملیات، عراقی‌ها متوجه محور اصلی تک عملیات والفجر مقدماتی شدند و در اولین اقدام برای پرهیز از دادن تلفات به یگان‌های در خط خود دستور عقب‌نشینی تا جاده‌ی آسفالت غرب مرز و تشکیل یک خط در این منطقه را دادند. *

عملیات والفجر مقدماتی

با عبور نیرو‌ها از کانال دوم (بین مرز و جاده‌ی آسفالت غرب مرز) و نزدیک شدن به جاده‌ی آسفالت، به دلیل حضور دشمن و شدت یافتن درگیری‌ها پیشروی نیرو‌ها کند و به مرور متوقف شد. این وضعیت تا حدود ساعت ۳ صبح ادامه داشت. بدین ترتیب عبور یگان‌ها از موانع پیچیده و پرحجم دشمن و عبور از دو کانال اولیه‌ی عراقی‌ها بیش از ۴ ساعت طول کشید.

موقعیت یگان‌ها در ساعت ۳ بامداد

نیرو‌های دو یگان جناح چپ عملیات (تیپ ۳۵ امام حسن (ع) ** و لشکر نجف اشرف) با عبور از کانال دوم و پاک‌سازی جناحین خود به جاده‌ی آسفالت مرزی (عراق) رسیده، اما به دلیل تجمع نیرو‌های عراقی در این نقطه و شدت یافتن درگیری موفق به عبور از جاده نشدند؛ بنابراین در صدد آماده و وارد کردن گردان‌های بعدی برای پاک‌سازی دشمن و عبور از جاده شدند.

تیپ ۱ لشکر عاشورا پس از پاک‌سازی سنگر‌های کمین عراقی‌ها، زمان زیادی را در پاک‌سازی موانع متعدد و پیچیده‌ی دشمن از دست داد و به سختی توانست از این موانع عبور کرده و خود را به کانال اول برساند، اما در میدان‌های مین بین کانال اول و دوم گیر کرد.عملیات والفجر مقدماتی

در قسمت میانی، تیپ عمار (از لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)) بخشی از نیرو‌های خود (در حد یک گردان منها) را از کانال دوم عبور داد و این نیرو‌ها بدون الحاق با یگان‌های چپ و راست به طرف جاده‌ی آسفالت پیشروی کردند، ولی بیش‌تر نیرو‌های این تیپ در پشت میدان مین قبل از کانال دوم متوقف شده و با وجود تلاش فراوان موفق به باز کردن معبر نشدند و به همین دلیل از یگان هم‌جوار سمت چپ خود (لشکر نجف) خواستند که با متمایل کردن نیروهایش به سمت راست و باز کردن میدان مین مقابل خود به این یگان کمک کند. ***

بنابراین، در محور میانی کندی حرکت محسوس بود. در شمالی‌ترین محور عملیات والفجر مقدماتی نیز تیپ جواد‌الائمه (ع) (از لشکر ۵ نصر) پس از عبور از کمین‌های اولیه و انهدام آن‌ها، برای تأمین جناح راست عملیات اقدام به احداث خاکریز در حد فاصل تپه‌های رملی تا کانال اول کرد.

عملیات والفجر مقدماتی

کندی پیشروی یگان‌ها تا حدود ساعت ۳ بامداد وضعیتی را پیش آورد که رسیدن به هدف این مرحله از عملیات یعنی (کانال کشاورزی) را با تردید مواجه ساخت، زیرا این هدف در محدوده‌ی برخی یگان‌ها به ویژه در جناح میانی و راست عملیات از جاده‌ی آسفالت غرب مرز حدود ۶ کیلومتر فاصله داشت، لذا با تدبیر فرماندهی مقرر شد که منطقه‌ی تصرف‌شده (تا جاده‌ی آسفالت) تثبیت شود.

محسن رضایی در این باره به رحیم صفوی گفت: «از ساعت ۳ [صبح]به بعد همه باید به فکر الحاق و زدن خاکریز باشند.» با ابلاغ کردن نظر فرمانده کل سپاه به یگان‌ها، رسیدن به جاده‌ی آسفالت غرب مرز و احداث خاکریز و پدافند در آن‌جا، محور تلاش یگان‌ها قرار گرفت.

این تلاش تا ساعت ۶ صبح ادامه یافت. در این مدت لشکر ۸ نجف که ساعت ۳:۳۰ بامداد دستگاه‌های مهندسی خود را وارد منطقه کرده بود، اقدام به احداث خاکریز کرد. این یگان حدود ۱/۵ کیلومتر خاکریز در شرق جاده‌ی آسفالت مرزی (بین کانال اول و جاده‌ی آسفالت مرزی عراق) و یک کیلومتر خاکریز نیز در غرب جاده‌ی آسفالت (در حد فاصل جاده و کانال دوم) احداث کرد، اما در جنوب منطقه‌ی عملیات به دلیل پاک‌سازی نشدن منطقه از پاسگاه صفریه به سمت جنوب، موفق به احداث خاکریز نشد.

عملیات والفجر مقدماتی

کل منطقه‌یی که لشکر نجف و تیپ امام حسن (ع) در آن پشت جاده مستقر شدند ۶ کیلومتر بود. در همین حال، جناح راست لشکر ۸ نجف به دلیل حضور نداشتن تیپ عمار چندان تأمین نبود. در جبهه‌ی میانی نیز به دلیل پیشروی نکردن نیرو‌های تیپ ۱ لشکر ۳۱ عاشورا و عقب ماندن نیرو‌های تیپ عمار که تلاش آنان با وجود درخواست کمک از نیرو‌های لشکر ۸ نجف بی‌نتیجه مانده بود، نیرو‌های این تیپ پس از الحاق با نیرو‌های لشکر عاشورا، پشت جاده‌ی شنی شرق کانال اقدام به احداث خاکریز کردند و جناح راست را هم تیپ جوادالائمه با تکمیل خاکریز تأمین کرد.

پاتک‌های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی

از حدود ساعت ۶ صبح، تحرکات نیرو‌های عراقی با هدف اجرای پاتک آغاز شد. نیرو‌های دشمن در جناح راست از فکه به سمت جنوب و در محدوده‌ی عملیات لشکر عاشورا، تیپ عمار و تیپ جوادالائمه (ع) فشار آوردند و با اجرای آتش پرحجم و آرایش دادن به یک گردان تانک در مقابل نیرو‌های لشکر ۳۱ عاشورا و تیپ عمار پاتک سنگینی را اجرا کردند.

عملیات والفجر مقدماتی

بر اثر تداوم فشار، الحاق بین نیرو‌های لشکر عاشورا و تیپ عمار از بین رفته و این نیرو‌ها موفق به تکمیل خاکریز در مقابل نیرو‌های خود نشدند، ضمن آن‌که تیپ جوادالائمه نیز امکان تشکیل یک خط پدافندی مستحکم در جناح راست را با استفاده از خاکریز احداثی پیدا نکرد. بنابراین، نیرو‌های تیپ جواد الائمه (ع) به ناچار چند کیلومتر عقب‌تر (به طرف شرق) رفته و با استقرار روی تپه‌های رملی شرق رشیده ـ. طاوسیه، جناح راست پدافند را چومو قرار دادند.

در جناح چپ عملیات در محدوده‌ی استقرار نیرو‌های تیپ امام حسن (ع) و لشکر ۸ نجف نیز دشمن آتش سنگینی اجرا کرد و در نتیجه به رغم مقاومت نیروها، به دلیل افزایش حجم آتش و فشار زرهی و نیز عدم موفقیت نیرو‌های این دو یگان در احداث خاکریز‌های جناحین خود به طور کامل، این یگان‌ها برای جلوگیری از تلفات بیش‌تر تا جاده‌ی شنی ( که در شرق مرز و به موازات آن قرار داشت) (حد فاصل پاسگاه رشیده ـ. پاسگاه صفریه) عقب آمدند و از ساعت ۷ صبح در پشت این جاده شروع به احداث خاکریز کردند و جناح چپ خود را به تپه‌های رملی شرق پاسگاه صفریه دادند. این در حالی بود که جناح راست این دو یگان به دلیل الحاق نشدن با نیرو‌های تیپ عمار همچنان تهدید می‌شد.

عملیات والفجر مقدماتی

در این میان، نیرو‌های لشکر ۸ نجف کوشیدند با احداث خاکریز هلالی‌شکل، سرپلی را در غرب کانال‌های اول و دوم حفظ کرده و مانع تشکیل خط در این منطقه به وسیله‌ی نیرو‌های عراقی شوند.

بر اثر فشار پیوسته‌ی عراق و پاتک‌های متعدد، ناگزیر نیرو‌ها به داخل کانال دوم (شرق جاده‌ی آسفالتِ غرب مرز) آمده و در داخل کانال مقاومت کردند. دشمن با پی بردن به محل این نیرو‌ها از دو طرف وارد کانال شده و به آنان هجوم برد.

مقاومت رزمندگان به حدی شدید و حماسی بود که دشمن تصور کرد خط پدافندی نیرو‌های ایرانی درون کانال است. **** و در نهایت عراقی‌ها با اجرای چند پاتک که تلفات بسیاری برای آن‌ها در پی داشت، این منطقه را تصرف کردند.

جنگ ایران و عراق

در محدوده‌ی تیپ عمار (از لشکر ۲۷) نیز پس از ابلاغ تشکیل خط دفاعی، تعدادی از نیرو‌های این یگان که از کانال دوم عبور کرده بودند در درون این کانال مستقر شدند و با توجه به نبود امکان تخلیه‌ی مجروحان و نداشتن آب و غذا و در حالی که تنها از طریق بی‌سیم با فرماندهی یگان ارتباط داشتند، همچنان سلحشورانه در مقابل فشار شدید و حجم بالای آتش دشمن مقاومت می‌کردند. ***** سرانجام خط پدافندی تشکیل شده و یگان‌ها به این شکل تأمین شدند:

تیپ ۳۵ امام حسن (ع) و لشکر ۸ نجف: پشت جاده‌ی شنی در حد فاصل پاسگاه رشیده تا پاسگاه صفریه.

تیپ ۱ لشکر ۳۱ عاشورا، تیپ عمار و تیپ جوادالائمه: از شمال پاسگاه رشیده و روی تپه‌های شمالی این پاسگاه (تپه دوقلو) و تپه‌های خال و چومو و جناح راست نیز روی تپه‌های چومو قرار داشت.

بدین ترتیب با وجود تدبیر فرماندهان و تلاش یگان‌های شرکت‌کننده در عملیات والفجر مقدماتی، تنها بخش‌هایی از اهداف تعیین‌شده تصرف شد. در واقع تقریباً هیچ یک از یگان‌ها به دلایل متعددی موفق به تأمین هدف‌های خود در مرحله‌ی اول عملیات نشدند. با روشن شدن هوا، حفظ مناطق تصرف‌شده و اصلاح و تقویت خطوط پدافندی برای مقابله با پاتک‌های قریب‌الوقوع دشمن در رأس کار یگان‌ها قرار گرفت. (۱)

عملیات والفجر مقدماتی

راوی لشگر ۸ نجف در گزارش عملیات این یگان، ماجرا را چنین شرح داده است:

هنگامی [حدود ساعت ۵:۳۰ تا ۶ صبح]که نیرو‌ها به جاده‌ی آسفالت مرزی رسیدند، برادر محمدی فرمانده تیپ و برادر قدیری مسئول محور از احمد کاظمی فرمانده سپاه هفتم و فرمانده لشکر ۸ نجف در مورد وضعیت یگان‌های چپ و راست خود سؤال کردند، ولی برادر احمد جواب مشخصی نداد و در بررسی‌ها مشخص شد که یگان‌های چپ و راست این تیپ موفق عمل نکرده‌اند و جناحین تأمین نیست. این نیرو‌ها تا ساعت ۷ صبح در کنار جاده‌ی آسفالت [مرزی]مستقر بودند و فرمانده تیپ برای دفع پاتک‌های احتمالی دشمن درخواست کمک نیرو کرد، ولی علی‌رغم جواب مساعد احمد کاظمی، ارسال کمک مقدور نشد.

جنگ ایران و عراق

ساعت ۷:۳۰، برادر شرویی فرمانده گردان ثارالله اعلام می‌کند که از طرف دشمن در حال تهدید شدن هستیم و به نظر می‌رسد دشمن قصد دور زدن و محاصره‌ی ما را دارد و فرمانده تیپ نیز دستور عقب‌نشینی صادر می‌کند.

متأسفانه این اقدام قدری دیر انجام شد، در حدی که تانک‌های عراقی به نیرو‌های ما نزدیک شده بودند و به سمت این نیرو‌ها شلیک کردند که تعدادی از آن‌ها شهید و مجروح شدند و چند نفر نیز از جمله برادر قدیری مسئول محور و حدود ۶۰ تا ۷۰ نفر در آن‌جا مفقود شدند.

عملیات والفجر مقدماتی

در این شرایط مهندسی لشکر حدود ۲۰۰ متر جلوتر از کانال دوم غرب مرز، یک خاکریز به طول ۲۰۰ متر احداث نمود و نیرو‌ها خود را به پشت خاکریز رسانده و در آن‌جا به دفاع پرداختند و یک تانک، ۲ دستگاه تفنگ ۱۰۶ و چند نفربر و چند قبضه خمپاره به خط برده شد و این نیرو‌ها تا ساعت ۱۲ ظهر در آن‌جا مقاومت سلحشورانه‌یی کردند.

ساعت ۱۲، هم‌زمان با پخش غذا بین نیروها، عراق با بهره‌برداری از تعداد قابل توجهی تانک و اجرای آتش پرحجم، پاتک بسیار سنگینی را علیه این نیرو‌ها آغاز کرد که به دلیل محدود بودن طول خاکریز و تراکم بالای آتش توپ‌خانه، ادوات و تانک‌های دشمن، در همان لحظات اولیه تانک و یکی از قبضه‌های [تفنگ]۱۰۶ در خط منهدم شد و نیرو‌های پشت خاکریز نیز مقاومت سرسختانه‌یی انجام دادند و تعداد کمی از آن‌ها موفق شدند تا پشت جاده‌ی شنی مرز عقب بیایند، ولی تعدادی از شهدا و مجروحین در منطقه باقی ماندند. (۲)

جنگ ایران و عراق

از عوامل مهم ناکامی نیرو‌ها در دست‌یابی به هدف‌های عملیات در شب اول:

موانع متعدد و پیچیده که در برخی محور‌ها بالغ بر ۱۸ ردیف می‌شد و به گفته‌ی فرماندهان در طول جنگ، تا آن زمان، بی‌سابقه بود. درگیری نیرو‌ها با موانع در عمل موجب شد تا نیرو‌ها نتوانند قبل از آغاز روشنی هوا پیشروی مورد انتظار را داشته باشند.

در واقع به دلیل وجود استحکامات و موانع فراوان نیرو‌ها پس از عبور از کمین‌های اولیه‌ی دشمن تا نیمه‌شب درگیر عبور از موانع بودند. برای مثال در یک مورد نیرو‌های تیپ عمار (از لشکر حضرت رسول (ص)) بیش از دو ساعت پشت یک میدان مین بین کانال اول و دوم معطل ماندند.

فراوانی موانع در چند مورد نیز موجب از دست رفتن زمان شد و علاوه بر این مسیر عبور نیرو‌ها را به کلی سد کرد، در حدی که آن‌ها مجبور به استفاده از معابر یگان‌های هم‌جوار شدند.

جنگ ایران و عراق

تاریکی مطلق هوا نیز در کیفیت کار نیرو‌ها در عبور از موانع، پاک‌سازی سنگر‌های دشمن، پیدا کردن مسیر و معابر تأثیر عمده‌یی داشت، از جمله در یک مورد نیرو‌های تیپ امام حسن (ع) حدود یک ساعت از وقت حساس خود را در جست و جوی پل دشمن روی کانال اول، از دست داد.

بنابراین، مسائلی مانند گم کردن مسیر؛ تشخیص ندادن موانع و عوارض؛ برخورد خودروها؛ زرهی و وسایل موتوری با یک‌دیگر در معابر؛ افتادن در کانال‌ها؛ رفتن روی مین؛ کامل نشدن پاک‌سازی‌ها و پنهان شدن نیرو‌های پراکنده‌ی دشمن در سنگر‌ها هم مزید بر علت شده بود.

محدود بودن تعداد و عرض معابر و جاده‌های عقبه موجب درهم تنیده شدن و انبوهی نیرو‌ها و ترافیک بسیار شدید خورد‌ها در این نقاط و در نتیجه بالا رفتن تعداد تصادفات شده بود. افزون بر این، حجم آتش دشمن نیز تلفات و ضایعات یگان‌های خودی را افزایش می‌داد.

جنگ ایران و عراق

دشمن در عملیات والفجر مقدماتی به نکات زیر توجه داشت:

علاوه بر موارد یادشده، پاره‌یی تدابیر دشمن در مواجهه با نیرو‌های خودی که با بهره‌گیری از تجارب عملیات‌های گذشته صورت پذیرفت، مشکلات را تشدید کرد. در بخشی از گزارش شنود قرارگاه خاتم (ص) در بررسی عملیات والفجر مقدماتی در شب اول آمده است:

در ساعت اولیه‌ی درگیری به نیرو‌های زرهی خود دستور عقب‌نشینی داد و پس از مشخص شدن فلش حمله‌ی نیرو‌های ایرانی، با آرایش دادن به تانک‌های خود از ساعت ۶ صبح پاتک‌های خود را آغاز کرد.

والفجر

با درک درست از نحوه‌ی عمل زرهی ایران به نیرو‌های زرهی خود گفته بود که از تانک‌های ایرانی نترسید، چون آن‌ها نمی‌توانند خوب مانور کنند.

عقبه‌های خود را از دسترس ما دور نگه‌داشته است.

به جای احداث خاکریز (که بعداً ما از آن به عنوان پدافند استفاده خواهیم کرد) بیش‌تر از کانال استفاده کرده بود، زیرا تجربه به او ثابت کرده که بهترین مواضع پدافندی برای ما خاکریز است.

تجارب ضد پیاده‌ی خود را از طریق ایجاد موانع عمیق و گسترده؛ استقرار تیربار‌های زیاد در مواضع اولیه و استقرار و به‌کارگیری نیرو‌های تأمین و کمین در جلوتر از خط اصلی بالا برده است.

والفجر

ضمناً مواردی مانند ضعف در هماهنگی بین یگان‌های هم‌جوار در حین پیشروی که موجب تفاوت در سرعت پیشروی یگان‌ها از یک‌دیگر و در نتیجه، خالی ماندن جناحین یگان‌ها می‌شد؛ عدم استفاده‌ی صحیح از زرهی؛ نبود طرح مانور مشخص زرهی که شاید ناشی از کمی تجربه در بهره‌برداری از زرهی به ویژه در شب می‌شد؛ کشف صحبت کردن در بی‌سیم خصوصاً پس از برخورد با مشکل تشدید می‌شد و در عمل باعث بهره‌برداری دشمن در شناخت محور هجوم و وضعیت نیرو‌های ایرانی می‌شد و… مجموعاً در عدم موفقیت نیرو‌ها در شب اول تأثیر‌گذار بود. (۳)

* فرماندهی عراق به دو دلیل دستور عقب‌نشینی و پرهیز از درگیری با نیرو‌های ایرانی را صادر کرد. اول، کاهش تلفات در خط و ایجاد موقعیت برای پیشروی نیرو‌های ایرانی به صورت ستونی در عمق منطقه‌ی عملیات والفجر مقدماتی (این شیوه‌ی نفوذ معمولاً بدون الحاق با یگان‌های هم‌جوار انجام می‌شد)؛ دوم، دشمن ضمن امکان اجرای آتش پرحجم روی نیرو‌های ایرانی در طول شب، می‌توانست در ساعات اولیه نیز از پهلو نیرو‌های خودی را تحت فشار قرار دهد.

والفجر

** نیرو‌های تیپ امام حسن (ع) در مسیر پیشروی خود با یک واحد توپ‌خانه‌ی دشمن مواجه شدند که به دلیل کندی در عمل فقط موفق به انهدام تعدادی از تجهیزات و ادوات این واحد شدند و نیرو‌های عراقی موفق به عقب بردن سایر قبضه‌ها شدند.

*** درخواست کمک نیرو‌های تیپ عمار از لشکر ۸ نجف به این دلیل بود که یگان هم‌جوار این تیپ (لشکر عاشورا) در رده‌های موانع بین کانال اول و دوم درگیر بود و نتوانسته بود هم پای این تیپ پیشروی کند؛ بنابراین، در آن ساعات به طور طبیعی لشکر ۸ نجف، یگان هم‌جوار این تیپ به حساب می‌آمد.

**** گزارش‌های شنود از گفت و گو‌های نیرو‌های عراقی حاکی از مقاومت سرسختانه‌ی نیرو‌های لشکر ۸ نجف در کانال بود.

***** مقاومت این نیرو‌ها در طول روز اول ادامه یافت و اغلب این افراد به شهادت رسیدند.

 

منابع:

۱- سند شماره ۱۶۲/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه‌ی ثبت جنگ راوی قرارگاه خاتم (ص) در عملیات والفجر مقدماتی (داود رنجبر)، ۱۷/۱۱/۱۳۶۱ تا ۶/۱/۱۳۶۲، صص ۱۷ ـ. ۱۲؛ و ـ. سند شماره ۷۹/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راوی قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص) در عملیات والفجر مقدماتی (داود رنجبر)، ۱۳۶۱/۱۱/۱۷، صص ۵۴ ـ. ۴۹.

۲- سند شماره ۱۰۰/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش راویان عملیات لشکر ۸ نجف در عملیات والفجر مقدماتی (دیانی و سهرابی)، صص ۶۹ ـ. ۶۷.

۳- مأخذ ۱، بخش دوم، صص ۷۱ ـ. ۶۵؛ و ـ. سند شماره ۱۸۳۹۴ مرکز مطالعات وتحقیقات جنگ: ازواحد شنود اطلاعات عملیات، ۱۳۶۱/۱۱/۲۷، صص ۲، ۳و ۶.

۴- عکس از ایرنا

 

این مقاله تا چه میزان برای شما مفید بود؟

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *