جورج کامرون شرقشناس و باستانشناس آمریکایی
جورج کامرون ،«CAMERON, GEORGE GLENN» مستشرق و لغتشناس نامی اوایل قرن بیستم، در ۳۰ ژوئیه ۱۹۰۵ در آمریکا به دنیا آمد. وی در سال ۱۹۳۳ موفق به دریافت درجه دکتری از دانشگاه شیکاگو شد و همان سال در مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به عنوان مدرّس زبانهای شرقی و تاریخ آغاز بهکار کرد و تا سال ۱۹۴۸ به این کار اشتغال داشت.
نگاهی به فعالیهای ایرانشناسی جورج کامرون
جورج کامرون در زمینه شرق نزدیک در دوره باستان به ویژه ایران و ایلام صاحبنظر بود. کتاب تاریخ ایران نخستین (۱۹۳۶)، که ترجمه فارسی آن به نام «ایران در سپیدهدم تاریخ» در سال ۱۳۸۱ش منتشر شد، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مهمی در بر دارد و یکی از مهمترین منابع تاریخ ایلام به شمار میرود.
کامرون سال ۱۹۳۹ در هیأت حفّاری اریک اشمیت در تختجمشید به عنوان کتیبهشناس حضور داشت. در گزارش حفاری اشمیت، که در سه جلد منتشر شد، سهم بسزایی داشت، که از آن جمله ترجمه مجدد چند کتیبه مهم دوره هخامنشی بود. اثر ماندگار او «الواح خزانه تختجمشید» در سال ۱۹۴۸ منتشر شد. این کتاب حاصل، مطالعات جامع او درباره ۱۱۴ لوح از ۷۵۳ لوحی است که اشمیت در اکتشافات سالهای ۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸ به دست آورده بود، و یکی از منابع مهم فارسی باستان و ایلامی و همچنین تاریخ امپراتوری هخامنشی در دوره حکومت داریوش اول و خشایارشا به شمار میرود.
کامرون در سال ۱۹۴۸ بخش مطالعات شرق نزدیک را در دانشگاه میشیگان تأسیس کرد و تا سال ۱۹۶۹ ریاست آن را به عهده گرفت. در سالهای ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹ کرسی استادی شاخه بغداد را در مدرسههای آمریکایی شرقشناسی به عهده داشت. در سال ۱۹۵۰ به کشف متن تازهای از «سالنامه شالمانسر سوم» نایل آمد. در همین سالها سرپرستی هیأتی را برای اکتشاف در بیستون برعهده داشت.
او در این مأموریت توانست نخستینبار نسخهبرداری دقیقی از متن کتیبه داریوش فراهم آورد و خوانش جدیدی برای برخی قسمتهای آن مطرح کند. این کار او و مطالعاتش درباره این کتیبه، مبنای کتابی شد به نام «کتیبههای فارسی باستان»، اثر رولاند کنت که در سال ۱۹۵۰ انتشار یافت.
او در بازدیدهای بعدیاش از بیستون در سالهای ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷ توانست روگرفتهای جدیدی از بخش در دسترس تحریر بابلی کتیبه بیستون نیز تهیه کند. جورج کامرون نشر کامل تحریر بابلی کتیبه بیستون را به دو تن از شاگردانش سپرد و در این زمینه از هیچ کمکی به آنها فروگذار نکرد.
به رغم مشغلههای کاری بسیارش، نشر دو اثر از همکارانش را نیز پس از مرگشان به عهده گرفت و بر ترجمههایی نیز که از آنها به زبانهای فرانسه، آلمانی، دانمارکی، ژاپنی و فارسی صورت گرفت، نظارت کرد. در سال ۱۹۴۵ «تاریخ شاهنشاهی ایران، دوره هخامنشی»، اثر اُمستد۲ را بازبینی کرد که در سال ۱۹۴۸ منتشر شد. سالهای ۱۹۴۰ـ۱۹۴۸ سردبیر نشریه آمریکایی «زبانهای سامی» بود که سپس با نام نشریه «مطالعات شرق نزدیک» به کار خود ادامه داد.
جورج کامرون در سال ۱۹۴۹ نشان همایون را از دولت ایران دریافت کرد. در سال ۱۹۵۲ از سوی کاخ ماسکینگام موفق به دریافت درجه دکتری ادبیات شد. همچنین در سال ۱۹۷۴ از سوی دانشگاه تهران به او دکتری افتخاری اعطا شد.
او در چند انجمن و مؤسسه علمی از جمله ایرانشناسی تهران، انجمن شرقشناسی امریکا، انجمن باستانشناسی امریکا و مرکز مطالعات شرقشناسی امریکا عضو بود. در سال ۱۹۷۲ به مناسبت شصت و هفتمین سال تولد او، شمارهای از نشریه «انجمن شرقشناسی امریکا» به او اختصاص یافت. او در سال ۱۹۷۵ با درجه ممتاز بازنشسته شد. یک سال بعد، به همین مناسبت جشننامهای به همت همکارانش در دانشگاه میشیگان، در نشریه مطالعات شرقشناسی میشیگان (۱۹۷۶م) به او تقدیم شد. جورج کامرون در ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹ بدورد حیات گفت.
آثار علمی
گزیده آثار منتشره شده او، به استثنای نقد و بررسیهای متعددش، عبارت است از: تاریخ ایران نخستین (۱۹۳۶٫ این کتاب به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است)؛ «داریوش و خشایارشا در بابل» (۱۹۴۱)؛ «داریوش، مصر و سرزمینهای آن سوی دریا» (۱۹۴۳)؛ «عکسی از نقش برجسته داریوش در بیستون» (۱۹۴۳)؛ «پیشینه تاریخی و مذهبی»، دو فصل اول و دوم از کتاب انواع مهرها در شرق باستان (۱۹۴۹)؛ «وصیتنامه داریوش» (۱۹۴۹)؛ «متن جدیدی از سالنامه پادشاه آشور، شالمانسر سوم» (۱۹۵۰)؛ «تاریخ منقوش داریوش بر صخرهای جاودان» (۱۹۵۰)؛ الواح خزانه تختجمشید (۱۹۴۸)؛ «نقش برجسته بیستون» (۱۹۴۹)؛ «داریوش و فتوحات او» (۱۹۵۰)؛ «تحریر فارسی باستان کتیبه بیستون» (۱۹۵۱)؛ «پیامی از داریوش» (۱۹۵۰)؛ «ابنسینا و نقش پیامبری» (۱۹۵۰)؛ «تحریر ایلامی کتیبه دئوه خشیارشا» (۱۹۵۹)؛ «اسناد و مدارک ایلامی در تختجمشید» (۱۹۵۹)؛ «تحریر ایلامی کتیبه بیستون» (۱۹۵۹)؛ «یادواره داریوش در بیستون» (۱۹۶۰)؛ «کتیبه تازه یافته اکّدی در سرپل، ایران»؛ «بازدیدی از مهد تمدن» (۱۹۵۲)؛ «مفهوم تاریخ، ایران باستان» (۱۹۵۵)؛ «مقدمهای بر جریانهای اجتماعی در خاورمیانه» (۱۹۵۵)؛ «الواح قدیمی و جدید خزانه تختجمشید» (۱۹۵۸)؛ «کتیبهای از داریوش در پاسارگاد» (۱۹۷۶)؛ «زردشت شبان» (۱۹۶۸)؛ «ساتراپیهای پارس و امور مربوط به آنان» (۱۹۷۳)؛ «کوروش و بابل» (۱۹۷۴)؛ «داریوش بزرگ و لشکرکشی او به سرزمین سکاها» (۱۹۷۵)؛ «کتیبه سر گرزی از لاگاش» (۱۹۶۶).
دارهالمعارف برزگ اسلامی
یک نظر